گاهی به آسمان نگاه کن

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با موضوع «ادبیات» ثبت شده است


"نصرت رحمانی"


+بزمِ ما جای دیگری است... جایی که فقط خودش می داند!

  • مردِ ساده

"اگر او (رعنا) سه شخصیت داشت تعداد شخصیت های من بی نهایت بود. من سایه ای بودم که نمی توانست قائم به ذات باشد. پس دائم باید به شخصیت کسی قائم می شدم. دامنه انتخاب هم بی نهایت بود. گاه ماکس فن سیدو می شدم, گاه ژرار فیلیپ, گاه ژان پل سارتر, گاه داستایوسکی و گاهی هم جان کاساویتس.... حالا تصور کنید در آن ده روزی که من و رعنا با هم بودیم چه کسی با چه کسی عشق بازی می کرد! "


نام کتاب: هم‌نوایی شبانه ارکستر چوب‌ها
نویسنده:
رضا قاسمی
ناشر:
نیلوفر

  • مردِ ساده

سیب غلتان رودخانه من! آهوی نقش بسته بر چینی!
پری قصه های کودکی ام ! قالی دستباف تزیینی!

خُنکای نسیم اول صبح! گرمی چای عصر پاییزی!
به چه نامی ترا صدا بزنم؟ لیلی روزگار ماشینی!

دور مجنون گذشت اینک من دور لیلا گذشت اینک تو
دست بردار از این حکایت تلخ تا بگویم چقدر شیرینی

از کدامین عشیره ای بانو که در این شهر آسمان زنجیر
شیر از آفتاب می دوشی میوه از باغ ماه می چینی

ای جهان بر مدار مردمکت ، چشم بردارم از تو ؟ ممکن نیست
منم آنکس که زندگی کرده سالها با همین جهان بینی

گیسوان سیاه پوشت را روی دیوار شانه ها آویز
تا ببینی غزلسرایان را همه مشتاق شعر آیینی

جنبش سبز فتنه انگیزی اگر از جای خویش برخیزی
کودتاچی مخملی دامن! شورشی! بهتر است بنشینی

عشق حق مسلم من و توست مابقی را به دیگران بسپار
*هر چه داری اگر به عشق دهی کافرم گر جویی زیان بینی*

 

(مجید آژ)

  • مردِ ساده